17 آذر 1396
مرد میانسال صبح جمعه از خانه خارج شده، به آرامی در خیابان شریعتی جنوبی تبریز در حال قدم زدن است. هوا سرد و برف دیروز در جاهایی از کف زمین یخ زده است. پیاده رو به ناگاه یک مانع کوچک و یک پله دارد . پای مرد بر روی قطره آب یخ زده پایین پله می لغزد و او بر روی زمین می غلتد.
تبریز امروز:
صبح جمعه ساعت 8 است .مرد میانسال از خانه خارج شده، به آرامی در خیابان شریعتی جنوبی تبریز در حال قدم زدن است. هوا سرد و برف دیروز در جاهایی از کف زمین یخ زده است.
پیاده رو به ناگاه یک مانع کوچک و یک پله دارد .
پای مرد بر روی قطره آب یخ زده پایین پله می لغزد و او بر روی زمین می غلتد.
خودم را به او می رسانم دقیقه ای گذشته است، او بی صدا نقش بر زمین است. کاری نمی توانم برایش انجام دهم ! مردی را به کمک می طلبم ! او مشفقانه از من عذر می خواهد که
دیر متوجه شده است. دو زن از ماشین شان پیاده می شوند، آنها نیز به کمک آمده اند.
به اورژانس زنگ می زنیم ، تمام مغازه ها درساعت 8 صبح جمعه تعطیل هستند. مرد را بلند می کنیم نا کنار دیوار بنشیند! بدون کلامی تلو خوران راه می افتد!
پاکبان پاکدل محله سر می رسد، او را می شناسد و بازویش را می گیرد تا به خلیفه گری برساند و مرد به آرامی می گوید چیزیم نیست.
صورت مرد زخمی است، ماشین اورژانس سر رسیده است، اما او نمی ایستد و در حال راه رفتن است رانندگان اورژانس نیز از ماشین پیاده نمی شوند و مرد میانسال با
صورتی زخمی و گفتن اینکه چیزیم نیست ، در پیاده رو مسیر بازگشت را انتخاب می کند و راه می افتد! و پاکبان مهربان با چشمان نگران و مهربانش او را بدرقه می کند!
هوای سرد و پیاده راه های نامهربان، امروز جزوی از شهرند ؛ شهروندان و شهر رادر یابیم!
توفیق وحیدی آذر
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.