14 خرداد 1400
یارم هر گاه در سخن می آید بویی عجبش از دهن می آید این بوی قرنفل است یا نکهت گل یا رایحه ای مشک ختن می آید
تبریز امروز:
قَرَنفُیل گیاهی است دوساله از جنس میخکهاست، در قدیم از این گیاه برای خوش بو کردن بوی دهان نیز استفاده می شد.
یارم هر گاه در سخن می آید
بویی عجبش از دهن می آید
این بوی قرنفل است یا نکهت گل
یا رایحه ای مشک ختن می آید
بیدل دهلوی
در هرات آن را قلمفُر میگویند و آردش را در شوربا میاندازند که به آن بوی و طعم دلپذیری میدهد.
بیدل در توضیحِ دلیل سرودنِ این رباعی میگوید همصنفییی داشتیم در دوران مکتب که بیشتر اوقات دانهی قرنفل را زیر لبش میگذاشت. هنگام صحبتکردن نفَساش بوی بسیار خوشی میداد و ما همصنفیها را از آن خوش میآمد و لذت میبردیم. در حقیقت همین اتفاق، باعث گلکردن طبع شعریِ من شد و این رباعی را نوشتم.
متن اصلی سخنان بیدل در چهار عنصر به این شکلاست:
یکی از طفلانِ همدرس، اکثر اوقات قرنفُل زیر زبان گذاشتی و بهاندازِ تکلم در نزهتآباد، نفَسِ ریاحین کاشتی. هنگامِ تبسمِ غنچهاش، شامهی همنفسان در بوی بهار می غلتید و دَمِ تحریکِ برگِ گلاش، دماغ همسبقان بر شمیم ختن میپیچید.
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس، (۱۰۵۵–۱۱۳۳) متخلص به بیدل، و نیز مشهور با نام بیدل دهلوی، شاعر سبک هندی در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است.
«ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل» فرزند «میرزا عبدالخالق» در سال ۱۰۵۴هـ. ق در پتنه در ایالت بهار هندوستان به دنیا آمد و در آنجا رشد کرد و تربیت یافت. او از ترکان جغتایی برلاس یا ارلاس بدخشان افغانستان بود؛ وی بیشتر عمر خود را در شاه جهانآباد دهلی زندگی کرد و آثار منظوم و منثور خود را ایجاد کرد.
بیدل در روز پنجشنبه چهارم صفر سال «۱۱۳۳ ه. ق» در دهلی زندگی را بدرود گفت و در صحن خانهاش، در جایی که خودش وصیت کرده بود، دفن گردید
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.