2 مرداد 1396
می گویند تبریز تب "بیگانه" را ریخته است و اسمش شده "تبریز" , اما اکنون چرا این سان با آشنای نیازمندش به مهر، بیگانه و نامهربان آست ! و چرا این قدر" تب زا" ! تبریز را دریابیم!
تبریز امروز:
زن و شوهر در تاریکی صبح به شهر رسیده اند ، بعد از کمی نشستن در کنار دیوار اسم زن در لیست روی دیوار نوشته شده است. و از صبح تا بعد از ظهر در تبریز غریب به انتظار بازشدن مطب پزشک هستند تا درد خود را درمان یابند و از این همه آلام رها شوند.
آن طرف تر زنی نشسته است ؛ خسته است ، کفشانش را برای استراحت پاهایش درآورده !چشمان زن درد می کنند، به او گفته اند جسم خارجی در آن وارد شده است! با یک پانسمان کوچک از کردستان راهی تبریز شده است ! مردی کنار او بیماری عجیبی دارد، سرش دائم درد می کند ! به مرد جوان گفته اند بیماری تو یک بیماری عصبی است. و او خود را لاعلاج می داند!
هر کدام دردی دارند ، یک خانواده فقط برای انجام آزمایشات پزشکی از نیمه شب در تبریزند ؛ خانواده دیگر صبح رسیده اند !
هرکس زودتر برسد می تواند اسمش را بر روی کاغذ نوبت بنویسد و سپس تا عصر در انتظار باز شدن مطب و آمدن پزشک بماند!
پیرمرد که از اطراف سنندج آمده است می گوید حوالی ساعت 10 یک نفر خواهد آمد و دوباره نوبت خواهد داد و .......
شهر گرم است ، نه فضای سبز و نه استراحتگاه موقتی ! و نه یک غذاخوری آرام و مناسب!
بیماری و تنش و روان فرسودن آن از یک سو ؛ خسته شدن در پای مطب دکترها درد دیگر !
از این ها که بگذریم بی مهری تبریز به نیازمندان مهرش است .نشستن در وسط خیابان بدون یافتن نیمکتی در کنار باغی و فضایی سبز! و
یک سرویس بهداشتی غیر بهداشتی و گاه وحشتناک!
در حوالی خیابان 17 شهریور هیچ باغ و فضای سبزی برای آسایش مردم نیست ، باغی در کوچه برق لامع هم بود که آنرا با تیغ بی مهری ،
درختان سبزش را کندند.البته آن هم کمی دور بود!
می گویند در سال آینده مسیحی " تبریز" پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی خواهد بود ؛ شایع است تغییر کاربری های بسیار در
کمیسیون های خاص از برکت این بهانه در تبریز به وجود آمده است .
تبریز اکنون سال هاست که پایتخت گردشگری است ؛ ده ها مسافر به شکل توریسم درمانی وارد آن می شوند ! از جمهوری آذربایجان ، نخجوان ، ارمنستان تا هموطن های استان های مجاور و شهرستان ها و روستاهای اطراف آن !
توریست های خارجی درمان را از بی مهری ها از دست دادیم و خاطره زشتی از خود در خاطره آنان گذاردیم! چه کاری برای هموطنان در تبریز انجام داده ایم ؟ راننده می خواهد خرج یک هفته را از این مریض بدست آورد. نرخ معالجه با
دلار برایش تعیین میشود، هتل دار هم علی رغم خالی بودن اتاق هایش از او دلار مطالبه کرده است و شهر تبریز بی تجربه از چگونگی پذیرایی از مهمان، شهری خشن برای آنان بوده است.
خیابان 17 شهریور تبریز در کنار چندین بیمارستان مانند بیمارستان قلب و کودکان خود همه روزه شاهد حضور ده ها تن بیمار جان فرسوده است .امکانات شهری ناقص و یا اصلا فقدان آنها و عدم طراحی شهر سبز علیرغم دروغ های سازمان مللی وایتالیایی هنوز دردی از تبریز دوا نکرده است!
تابلو های بیهوده و پر هزینه 2018 و شعر مرحوم شهریار که گاه گاهی در این سوی و آن سوی شهر و آن هم گاه به غلط نوشته شده اند ، به نظر طنز آمیز دیده می شوند:
شهر تبریز است و جان قربان جانان می کند
سرمه چشم از غبار کفش مهمان می کند
شهر تبریز است و کوی دلبران
ساربانا بار بگشا ز اشتران
سمینارهایی بیهوده و در پس پرده ....
می گویند تبریز تب "بیگانه" را ریخته است و اسمش شده "تبریز" , اما اکنون چرا این سان با آشنای نیازمندش به مهر، بیگانه و نامهربان آست ! و چرا این قدر" تب زا" ! تبریز را دریابیم!
توفیق وحیدی آذر
عالي
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.