1 مرداد 1398
دست فروش شب را به روشنایی می آراید ، در میدان قدم می زند ،چشمانش بدنبال خانواده های جوان است که کودک همراهشان است و کودک بادکنک می خواهد و فریاد می زند و قهر می کند و بادکنک چراغ دار ونورانی می طلبد. باز براه می افتد و شب را می آراید، گاه خسته می شود و گاه چاره را در حرکت می بیند. معبر کسی را سد نکرده است ، کمتر کسی او را می شناسد ، عصرها کمی در گرگ و میش آسمان می آید و در تیرگی و سکوت نهایی میدان ، راه به سوی خانه می برد. او یک دستفروش است ، شهر شب را روشنی می دهد و نورانی اش می کند. او زیبایی شب محله و میدان شده است.
تبریز امروز:
دست فروش شب را به روشنایی می آراید ، در میدان قدم می زند ،چشمانش بدنبال خانواده های جوان است که کودک همراهشان است و کودک نیز خواستار بادکنک است و کودک فریاد می زند و بادکنک منور می طلبد.
باز براه می افتد و شب را می آراید، گاه خسته می شود و گاه چاره را در حرکت می بیند. معبر کسی را سد نکرده است ، کمتر کسی او را می شناسد ، عصرها کمی در گرگ و میش آسمان می آید و در تیرگی و سکوت نهایی میدان ، راه به سوی خانه می برد.
او یک دستفروش است ، شهر شب را روشنی می دهد و نورانی اش می کند. او زیبایی شب محله و میدان شده است.
کاوه وحیدی آذر
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.