وقتی بیشتر مردم به اجرای قوانین مهاجرت فکر میکنند، معمولاً تصاویری از عبور از مرزها یا ایستهای بازرسی فرودگاهی به ذهنشان میرسد. اما جبههی تازه، ممکن است در واقع صفحهی شبکههای اجتماعی شما باشد. ادارهٔ مهاجرت و گمرک ایالات متحده (ICE) اخیراً درخواست رسمیای منتشر کرده تا پیمانکاران بخش خصوصی را برای اجرای یک برنامهٔ پایش دائمی شبکههای اجتماعی به خدمت بگیرد. در این درخواست آمده است که پیمانکاران برای جستوجوی مداوم در میان پستهای عمومی در پلتفرمهایی چون «فیسبوک، گوگل پلاس، لینکدین، پینترست، تامبلر، اینستاگرام، VK، فلیکر، مایاسپیس، ایکس (توییتر سابق)، تیکتاک، ردیت، واتساپ، یوتیوب و غیره» پول دریافت خواهند کرد تا از این دادهها «سرنخهایی برای اجرای قانون» استخراج کرده و مستقیماً وارد پایگاههای دادهی ICE کنند. درخواست یادشده بیشتر شبیه بخشی از یک تریلر سایبری است: دهها تحلیلگر که بهصورت شیفتی کار میکنند، مهلتهای زمانی دقیق که بر حسب دقیقه سنجیده میشود، سیستمی برای اولویتبندی افراد پرخطر، و نرمافزارهای پیشرفتهای که بیوقفه در حال نظارتاند. این درخواست ICE نشانهی مرحلهی تازهای – هرچند قابل پیشبینی – در روندی طولانی است: روندی که مرز آمریکا را از جهان فیزیکی به فضای دیجیتال منتقل میکند.
اين واقعيت را نميتوان انکار کرد که پيروزي زُهران ممداني 34 ساله مسلمان در انتخابات شهرداري نيويورک يک واقعه مهم در اين مقطع از تاريخ آمريکاست. با اينحال در قضاوت کردن و نظر دادن درباره اينکه اين پيروزي چه پيامدهائي براي آمريکا بطور خاص و غرب بطور عام خواهد داشت نبايد عجله کرد. مردم ايران، هم به لحاظ سابقه تمدني خود ايران و هم به لحاظ تمدن اسلامي داراي فرهنگ و تفکر عميق و درخشاني هستند که به کمک آن ميتوانند امور مختلف را تحليل کنند و درباره آنها نظر صائب بدهند. درباره شهردار شدن يک مسلمان در پرجمعيتترين و مهمترين شهر آمريکا نيز که براي اولينبار اتفاق افتاده، در چند روز گذشته اظهارنظرهاي مختلف و متفاوتي در محافل و رسانههاي ايراني شده که همگي قابل توجه و تامل هستند کمااينکه در خارج از ايران نيز اظهارنظرهاي مشابهي صورت گرفته است. در عين حال که نکتههاي ابراز شده به ويژه آنچه در ايران ديده و شنيده شده قابل توجه و تأمل هستند، شايد بهتر باشد همگان مدتي در انتظار بمانند تا واکنشهاي داخل خود آمريکا و مديريت عملي خود زُهران ممداني هم ديده شوند و بعد از آن به يک جمعبندي کامل، جامع و قابل اتکا برسند. آنچه در مرحله کنوني ميتوان گفت اين چند نکته هستند.
نمایندهی ۳۴ سالهی مجلس ایالتی، با به چالش کشیدن نخبگان قدرتمند شهر در انتخابات درونحزبی دموکراتها پیروز شد، و با مهارتی ظریف توانست همان نخبگان را خلع سلاح کند و در نهایت به مقام شهرداری برسد.
مقامات شهر مِریدا، پایتخت ایالت یوکاتان در مکزیک، با کاشت ۱۰۰ درخت جدید در محله مولسای، به یک نقطه عطف زیستمحیطی دست یافتند: اعطای عنوان "دارای ارزش فرهنگی و میراثی" به یک درخت سیبای صدساله. این اقدام بخشی از یک برنامه گسترده جنگلکاری شهری است که مِریدا را به یکی از پیشگامان حفاظت از محیطزیست شهری تبدیل کرده است...... برنامه انقلابی جنگلکاری شهری در مِریدا: مقیاس وسیع: کاشت بیش از ۱۰,۰۰۰ درخت جدید در مکانهای استراتژیک. مشارکت شهروندان: اهدا و "فرزندخواندگی" بیش از ۴۴,۰۰۰ درخت به شهروندان از طریق برنامههای مشارکتی. فناوری پیشرفته: استفاده از گلدانهای هوایی (air-pot) که رشد درختان را ۷۵٪ سریعتر کرده و شانس بقای آنها را پس از انتقال بسیار افزایش میدهد. گونههای بومی: اولویت با کاشت درختان محلی مانند ماکولیس، سیریکوته، پیکسوی و... است تا اکوسیستم و هویت منظر یوکاتان حفظ شود. کریدورهای سبز: ایجاد "کریدورهای سبز" با مشارکت مردم، مانند پروژهای در منطقه کائوسل-سانتا فه که با بودجهای ۱۵ میلیون پزویی، پناهگاهی برای حیاتوحش خواهد بود
اسپانیا نسبت به «رنج و بیعدالتی» متحمل شده توسط مردم بومی مکزیک در جریان فتح قاره آمریکا و دوران استعمار اذعان و ابراز تاسف کرد. این حرکت، نشاندهنده تغییر در لحن پس از شش سال مشاجره دیپلماتیک بین دو کشور بر سر خشونتهای دوران استعمار است.
سناتور برنی سندرز در یک راهپیمایی بزرگ در واشنگتن دی.سی. سخنرانی کرد و تأکید کرد که مردم نه از بیعلاقگی به آمریکا، بلکه از عشق به میهن خود در این تجمعات حضور دارند. او گفت: «ما نمیخواهیم تو یا هر پادشاه دیگری بر ما حکومت کند. ما به سمت استبداد حرکت نخواهیم کرد. ما مردم حکومت خواهیم کرد!»
روز شنبه جمعیت بزرگی از معترضان در شهرهای مختلف آمریکا برای شرکت در تظاهراتی با عنوان «بدون پادشاهان» (No Kings) به خیابانها آمدند تا نسبت به آنچه «حرکت سریع دولت بهسوی اقتدارگرایی» در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ میدانند، اعتراض کنند. مردمی که پلاکاردهایی با شعارهایی مانند «هیچ چیز میهنپرستانهتر از اعتراض نیست» یا «در برابر فاشیسم مقاومت کن» در دست داشتند، میدان تایمز نیویورک را پر کردند و هزاران نفر در پارکهای بوستون، آتلانتا و شیکاگو گرد آمدند. تظاهرات در خیابانهای واشنگتن و مرکز لسآنجلس برگزار شد و تجمعهایی نیز در برابر ساختمانهای کنگره ایالتی در چند ایالت جمهوریخواه، در برابر دادگاهی در بیلینگز مونتانا و در صدها فضای عمومی کوچکتر برگزار گردید. حزب جمهوریخواه این تظاهرات را «تجمعات نفرت از آمریکا» نامید، اما در بسیاری از شهرها، حالوهوای تجمعها بیشتر شبیه جشن خیابانی بود. گروههای موزیک در خیابانها نواختند، بنرهای بزرگی از مقدمهٔ قانون اساسی آمریکا با عبارت «ما مردم» (We the People) نصب شده بود که مردم آن را امضا میکردند، و برخی تظاهرکنندگان لباسهای بادی به شکل حیوانات بهویژه قورباغهها پوشیده بودند ــ نمادی که در پورتلند اورگن به نشانهٔ مقاومت شناخته میشود. این سومین بسیج گسترده از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید است و در بحبوحهٔ تعطیلی دولت فدرال صورت گرفت؛ تعطیلیای که نهتنها بسیاری از خدمات و برنامههای دولتی را متوقف کرده، بلکه توازن قوای سیاسی را نیز به چالش کشیده است. رئیسجمهوری با قوه مقننه و دستگاه قضایی بهگونهای تقابل میکند که به باور برگزارکنندگان اعتراضها، نشانهای از لغزیدن کشور بهسوی اقتدارگرایی است.
دلیل اهدا: "برای تلاش خستگی ناپذیرش در ترویج حقوق دموکراتیک برای مردم ونزوئلا و مبارزه او برای دستیابی به یک گذار عادلانه و صلح آمیز از دیکتاتوری به دموکراسی."
در یکی دیگر از احکام قضایی علیه تلاشهای دونالد ترامپ برای آسیب زدن به بودجه هنرهای ملی، یک قاضی فدرال عصر جمعه علیه حمله داخلی رئیسجمهور به بنیاد ملی هنر (NEA) رأی داد؛ حملهای که شامل مسدود کردن درخواستهای کمکهزینه از هنرمندان یا سازمانهایی بود که بهطور کامل از ایدئولوژی راستگرایانه رئیسجمهور درباره جنسیت پیروی نمیکردند. قاضی ویلیام ای. اسمیت، قاضی دادگاه منطقهای ایالات متحده که توسط جورج دبلیو بوش منصوب شده و در رود آیلند خدمت میکند، با صدور حکمی به نفع چند سازمان هنری که اوایل سال جاری به دلیل این تغییر سیاست از NEA شکایت کرده بودند، اعلام کرد که این محدودیتهای کمکهزینه مغایر با قوانین فدرال و قانون اساسی ایالات متحده است.
کمیسر اداره تأمین اجتماعی ایالات متحده، فرانک بیزینیانو، که توسط ترامپ منصوب شده است، روز جمعه بلافاصله مورد حمله بسیاری از ترقیخواهان قرار گرفت؛ پس از آنکه گفت افزایش سن بازنشستگی برای کارگران آمریکایی «روی میز است». در مصاحبهای با شبکه فاکس بیزینس، مجری برنامه، ماریا بارتیرومو، از بیزینیانو پرسید که آیا برای تقویت منابع مالی تأمین اجتماعی، «افزایش سن بازنشستگی» را در نظر خواهد گرفت؟ او پاسخ داد: «فکر میکنم همهچیز دارد بررسی میشود.» وی گفت برای افزایش رسمی سن بازنشستگی به کمک کنگره نیاز خواهد داشت و اذعان کرد: «این کار زمان میبرد»، و سپس افزود: «اما وقت زیادی داریم.» سازمان مدافع «سوشال سکیوریتی ورکز» بلافاصله به اظهارات بیزینیانو واکنش نشان داد و خاطرنشان کرد که این سخنان با وعدههای انتخاباتی دونالد ترامپ در کارزار ۲۰۲۴ در تضاد است. این سازمان در شبکههای اجتماعی نوشت: «این خیانت به وعده انتخاباتی ترامپ برای حفاظت از تأمین اجتماعی است. افزایش سن بازنشستگی حتی به اندازه یک سال، معادل کاهش ۷ درصدی مزایای تأمین اجتماعی است. وادار کردن ما به کار بیشتر، دریافت چکهای کمتر و بازنشستگی کوتاهتر، غیرقابل قبول است!» در واقع، همانطور که اندرو بیتس، معاون ارشد پیشین دبیر مطبوعاتی کاخ سفید در دولت بایدن، یادآوری کرد، ترامپ در سال ۲۰۲۴ گفته بود: «من حتی یک پنی از تأمین اجتماعی یا مدیکید کم نخواهم کرد و حتی یک روز هم سن بازنشستگی را افزایش نخواهم داد.»
یک قاضی فدرال در فلوریدا روز جمعه دعوای افترا علیه روزنامه نیویورک تایمز که تنها چهار روز قبل توسط رئیسجمهور ترامپ ثبت شده بود را رد کرد و آن را «نامناسب و غیرقابل قبول» در شکل کنونیاش خواند. قاضی به وکلای آقای ترامپ ۲۸ روز فرصت داد تا شکایتی اصلاحشده ارائه کنند. این شکایت که درخواست غرامت ۱۵ میلیارد دلاری داشت، تایمز و چهار خبرنگار آن، همچنین ناشر کتاب پنگوئن رندم هاوس را متهم کرده بود که به اعتبار ترامپ بهعنوان یک تاجر موفق لطمه زدهاند. اما قاضی استیون دی. مریدی، از دادگاه منطقهای ایالات متحده در ناحیه میانی فلوریدا، گفت که شکایت ۸۵ صفحهای رئیسجمهور بیش از حد طولانی و پراکنده است. او از وکلای ترامپ انتقاد کرد که تا صفحه ۸۰ صبر کردهاند تا رسماً ادعای افترا را مطرح کنند، در حالی که پیش از آن دهها صفحه «پرزرقوبرق و خستهکننده» صرف ستایش از رئیسجمهور و بیان انواع گلایهها کردهاند. او نوشت: «شکایت، محفل عمومی برای دشنام و حمله نیست. نه سکوی محافظتشدهای برای خشمورزی علیه یک رقیب.» قاضی تأکید کرد که هر شکایت اصلاحشده باید حداکثر ۴۰ صفحه باشد. یک سخنگوی نیویورک تایمز گفت: «ما از حکم سریع قاضی استقبال میکنیم، که تشخیص داد شکایت بیشتر یک سند سیاسی است تا یک طرح حقوقی جدی.» سخنگوی پنگوئن رندم هاوس نیز گفت: «ما از تصمیم قاضی تقدیر میکنیم.»
ورود ترامپ و پوتین امروز به آلاسکا، همان رعد و برقی است که الکساندر دوگین در کتاب «انقلاب ترامپ: نظم نوین قدرتهای بزرگ» پیشبینی کرده بود، جایی که پیشگویی از صفحه کتاب زبانه میکشد. دوگین شکافهای امپراتوری لیبرال را ترسیم میکند، شکافهایی که وقتی یک رهبر قارهای فکر میکند و جهان را به عنوان یک صفحه شطرنج میبیند، گستردهتر میشوند. ترامپ تاریخ را به یک ارکستر چندقطبی تبدیل میکند و مخمل را از کاهنان پوسیده داووس جدا میکند. در انکوریجِ روشن تابستانی، او با پوتین به عنوان معمار مشترک هندسه امپراتوری جدید زیر آفتاب قطب شمال ملاقات میکند. نه همراهان بروکسل، نه فیلمنامهنویسان واشنگتن، فقط دو بازیگر مستقل. عقاب دو سر و عقاب آمریکایی در یک آسمان مشترک هستند و مدعی جهانی هستند که در آن قطبها تکثیر میشوند و قدرت متعلق به کسانی است که آن را به دست میگیرند. انقلاب ترامپ را همین حالا دریافت کنید:
رئیسجمهور پوتین امروز صبح با من تماس گرفت و بسیار مودبانه تولدم را تبریک گفت، اما مهمتر از آن، درباره ایران، کشوری که او به خوبی میشناسد، صحبت کرد. ما به طور مفصل صحبت کردیم. زمان بسیار کمتری صرف بحث درباره روسیه/اوکراین شد، اما این موضوع برای هفته آینده خواهد بود. او در حال انجام تبادل برنامهریزیشده زندانیان است - تعداد زیادی از زندانیان فوراً از هر دو طرف مبادله میشوند. تماس حدود یک ساعت طول کشید. او احساس میکند، همانطور که من هم فکر میکنم، این جنگ اسرائیل-ایران باید پایان یابد، و من به او توضیح دادم که جنگ او نیز باید پایان یابد."
در تاریخ ۹ ژوئن ۲۰۲۵، رئیسجمهور دونالد ترامپ دستور اعزام حدود ۷۰۰ نفر از تفنگداران دریایی به شهر لسآنجلس را صادر کرد؛ اقدامی که به گفتهی پیت هگسث، وزیر دفاع، در پاسخ به «افزایش تهدیدها علیه نیروهای فدرال و ساختمانهای دولتی» صورت گرفته است. این تشدید چشمگیر حضور نظامی در لسآنجلس، در پی دستور ترامپ در تاریخ ۷ ژوئن برای اعزام حدود ۲٬۰۰۰ نفر از اعضای گارد ملی به این شهر صادر شد. هر دو اقدام، پاسخی بودند به آنچه ترامپ آن را «رخدادهای متعدد خشونت و بینظمی» توسط معترضان به اقدامات دولتش در زمینهی بازداشت و اخراج مهاجران در منطقهی لسآنجلس توصیف کرد. مقامات ایالتی و محلی از این اقدامات ترامپ انتقاد کردند. گاوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا، این حرکت را «عمداً تحریکآمیز» و همچنین «غیرقانونی» خواند. ایالت کالیفرنیا در تاریخ ۹ ژوئن از دولت فدرال بهمنظور جلوگیری از استقرار اعضای گارد ملی شکایت کرد. دیگر منتقدان نیز معتقدند که وسعت و ماهیت اعتراضات به هیچ وجه مستلزم چنین اقدامات افراطیای نبوده است.
چهلوشش سال پیش، در روز ۸ اوت ۱۹۷۸، پلیس فیلادلفیا خانهای در محله پاولتون ویلج را محاصره کرد. ساکنان این خانه اعضای سازمان جنجالی «موو» (MOVE) بودند، گروهی عمدتاً سیاهپوست که پلیس قصد اخراج آنها را داشت. نتیجه این محاصره، تیراندازیای بود که منجر به کشته شدن یک افسر پلیس به نام جیمز رمپ و زخمی شدن ۱۸ نفر شد. در جریان این درگیری مرگبار، دلبِرت آفریقا، سخنگوی موو، توسط سه افسر سفیدپوست کشیده شد، مورد ضرب و شتم و لگدکوبی قرار گرفت. درست پیش از این حمله خشونتآمیز، جیم دامکه، عکاس روزنامه فیلادلفیا اینکوایرر، تصویری از آفریقا ثبت کرد؛ او در حالی که دستانش را باز کرده و تسلیم شده بود، به تصویر کشیده شده است. دلبِرت آفریقا به جرم قتل افسر رمپ به ۴۲ سال زندان محکوم شد و در ژانویه ۲۰۲۰ آزاد شد. او شش ماه پس از آزادی در سن ۷۴ سالگی درگذشت، . با وجود گزارشهای خبری درباره آزادی و مرگ آفریقا، عکس دامکه بهطور عمده به حاشیه رانده شده و تنها در گوشهای از حافظه تاریخی آمریکا باقی مانده است.
جهان هر روز به یک جنگ تجاری تمامعیار نزدیکتر میشود، در حالی که ایالات متحده، چین، اروپا، کانادا و مکزیک درباره تعرفهها و اقدامات تلافیجویانه صحبت میکنند. رئیسجمهور دونالد ترامپ در ماه مارس با اعمال عوارض بر فولاد و آلومینیوم اولین گام را برداشت. این اقدامات نگرانیها و بحثهای قابلتوجهی را درباره درستی این تصمیم ایجاد کرده است..........دو نوع تعرفه وجود دارد. تعرفه «واحدی» یا خاص، مالیاتی است که بهصورت مبلغ ثابت برای هر واحد کالای وارداتی اعمال میشود – برای مثال، ۳۰۰ دلار به ازای هر تن فولاد وارداتی. تعرفه «ارزشی» (ad valorem) بهصورت درصدی از ارزش کالاهای وارداتی اعمال میشود. مثالی از آن، تعرفه ۲۰ درصدی بر خودروهای وارداتی است. هر دو نوع تعرفه به شیوهای مشابه عمل میکنند. تعرفهها یکی از قدیمیترین ابزارهای سیاست تجاری هستند که استفاده از آنها حداقل به قرن هجدهم بازمیگردد. از نظر تاریخی، هدف اصلی تعرفه، کسب درآمد بود. در واقع، پیش از تصویب متمم شانزدهم در سال ۱۹۱۳ و ایجاد رسمی مالیات بر درآمد، دولت ایالات متحده بیشتر درآمد خود را از تعرفهها تأمین میکرد.
اگرچه از نظر فنی گوجهفرنگی یک میوه است، اما طبق اعلام وزارت کشاورزی ایالات متحده، یکی از پرمصرفترین سبزیجات است. در میان محصولات تازهای که ایالات متحده از کشورهای خارجی خریداری میکند، گوجهفرنگی اغلب در رتبه اول یا دوم، پس از آووکادو، قرار دارد. اکنون این تجارت به خطر افتاده است، زیرا دولت ترامپ تلاشی سیساله برای محدود کردن واردات را احیا کرده است...................واردات گوجهفرنگی تازه، دسترسی سالانه به این محصول را برای مصرفکنندگان تضمین میکند، با ایجاد میلیاردها دلار فروش و پشتیبانی از هزاران شغل، به اقتصاد ایالات متحده کمک قابلتوجهی میکند و قیمتهای رقابتی را ترویج میدهد که به نفع مصرفکنندگان و کسبوکارهاست. محدودیتهای جدید بر واردات میتواند همه اینها را به خطر بیندازد، زیرا تولید داخلی نمیتواند تقاضای ملی را برآورده کند. برای گوجهفرنگی، مانند فولاد و سایر محصولات، تلاش برای معکوس کردن عدم تعادل تجاری میتواند رضایت مصرفکننده را کاهش دهد و بهطور بالقوه مشاغل و فعالیتهای اقتصادی بیشتری را نسبت به آنچه ایجاد میکند، از بین ببرد. آغاز یک تحقیق درباره دامپینگ این مناقشه بر سر گوجهفرنگی در دهه 1990 آغاز شد. در آن زمان، رشد بیسابقه واردات گوجهفرنگی از مکزیک باعث شد تولیدکنندگان آمریکایی از دولت کلینتون بخواهند بررسی کند که آیا این محصولات با قیمتهای غیرمنصفانه پایین فروخته میشوند یا خیر. در صورت صحت، این امر ناقض قوانین سازمان تجارت جهانی و سیاست تجاری ایالات متحده بود. ایالات متحده با یک تحقیق ضددامپینگ که توسط وزارت بازرگانی و کمیسیون تجارت بینالمللی ایالات متحده انجام شد، پاسخ داد. این نهادها وظیفه داشتند بررسی کنند که آیا واردات با قیمتی کمتر از ارزش منصفانه بازار در آمریکا فروخته میشود یا خیر – تعریفی از دامپینگ. دامپینگ میتواند با کاهش قیمتهای محلی برای رقابت با واردات، به تولیدکنندگان داخلی آسیب برساند و باعث مشکلات مالی شود. عوارض ضددامپینگ اساساً یک تعرفه است. وزارت بازرگانی علیه تولیدکنندگان مکزیکی رأی داد و تشخیص داد که آنها در دامپینگ مشارکت داشتهاند، اما با آنها به توافقی رسید. صادرکنندگان گوجهفرنگی مکزیکی پذیرفتند که قیمتهای حداقلی تعیین کنند، و این امر باعث شد ایالات متحده تحقیقات خود را متوقف کند. ایالات متحده و مکزیک از آن زمان تاکنون مجموعهای از توافقنامههای تعلیق را امضا کردهاند. اولین توافق در سال 1996 اجرا شد و آخرین آن در سال 2019، در دوره قبلی ریاستجمهوری دونالد ترامپ، پس از تهدید دولت او به اعمال تعرفه 17.5 درصدی بر گوجهفرنگی، به اجرا درآمد.
جمهوریخواهان در کنگره تلاشهایی پشتپرده برای تصویب قانونگذاری داخلی عمده از طریق فرآیند بودجه فدرال انجام دادهاند. این اقدامات شامل کاهشهای احتمالی در کمک های پزشکی و تمدید کاهش مالیاتهای دوره ترامپ در سال ۲۰۱۷ است.
بیل گیتس چهارمین ثروتمند جهان و بنیانگذار شرکت مایکروسافت، قصد دارد بخش قابل توجهی از ثروت خود را طی بیست سال آینده صرف امور خیریه نماید. او که در اکتبر آینده هفتاد ساله میشود، در وبلاگ شخصی خود نوشت: پس از مرگ من، حرفهای بسیار متفاوتی دربارهام گفته خواهد شد، اما من تصمیم گرفتم که در میان چیزهایی که مردم خواهند گفت، این جمله نباشد: «او ثروتمند از دنیا رفت». مسائل بسیار زیادی وجود دارد که نیازمند توجه فوری هستند، و بنابراین نمیتوانم به خود اجازه دهم منابعی را که میتواند به دیگران یاری رساند، نزد خود نگه دارم. لذا تصمیم گرفتم که ثروتم سریعتر از آنچه در ابتدا برنامهریزی کرده بودم به جامعه بازگردانده شود. طی بیست سال آینده، تقریباً کل ثروتم را از طریق بنیاد گیتس برای نجات جان انسانها و بهبود کیفیت زندگی آنها در سراسر جهان اهدا خواهم کرد. و در ۳۱ اکتبر ۲۰۴۵، این صندوق برای همیشه به فعالیت خود پایان خواهد داد.
«رابرت فرانسیس پرِووست» کاردینال آمریکایی بهعنوان پاپ جدید انتخاب شد. ️پاپ جدید نام «لئون چهاردهم» (Leo XIV) را برای خود برگزیده است.
تابلو «قصه های مادربزرگ» یک نقاشی ژانر روستایی ساده و صمیمی است که زندگی روزمرهٔ دهقانان روسیه در قرن نوزدهم را به تصویر میکشد. این اثر صحنه ای از یک شب زمستانی طولانی را نشان میدهد که در آن خانوادهٔ دهقانی فقیر دور هم جمع شدهاند و مادربزرگ برای بچه ها قصه میگوید.
ممکن است شگفتانگیز به نظر برسد، اما بودجه تحقیقات فدرال صرفاً برای دانشمندان نیست. بخش مهمی از بسیاری از کمکهزینههای فدرال که از تحقیقات پایه حمایت میکنند، ایجاب میکند که اکتشافات با غیر دانشمندان به اشتراک گذاشته شود. این بخش، که توسط بنیاد ملی علوم (NSF) بهعنوان «تأثیرات گستردهتر» شناخته میشود، میتواند تفاوت بزرگی برای دانشآموزان و معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطه، بازدیدکنندگان موزهها، دانشمندان شهروند و سایر افراد علاقهمند به علم ایجاد کند، در حالی که به دانشمندان نیز کمک میکند تا به مالیاتدهندگانی که از کارشان حمایت میکنند، خدمتی ارائه دهند. تحقیقات پایه، که اغلب به دلیل کنجکاوی یک دانشمند انجام میشود، ممکن است در ابتدا کاربرد مستقیمی مانند توسعه گوشی هوشمند یا درمان یک بیماری نداشته باشد. اما این اکتشافات دانش مهمی در علوم طبیعی، مهندسی، ریاضیات و رشتههای مرتبط ایجاد میکنند. ایالات متحده در نوآوری علمی و فناوری پیشرو جهانی است. در سطح فدرال، بنیاد ملی علوم (NSF) یکی از حامیان اصلی این نوع تحقیقات پایه است. در سال ۲۰۲۲، دولت فدرال ۴۰٪ از کل تحقیقات پایه انجامشده در ایالات متحده را تأمین مالی کرد، و مابقی از منابع دیگر، از جمله بخش تجاری، تأمین شد. در طول جنگ جهانی دوم، رئیسجمهور فرانکلین دی. روزولت خواستار توسعه ایالات متحده برای رهبری استراتژیک و اقتصادی در جهان بود. او به فیزیکدان ونوار بوش مأموریت داد تا چشماندازی برای آینده علم و فناوری ایالات متحده تدوین کند. گزارش او در سال ۱۹۴۵، با عنوان «علم: مرز بیپایان»، طرحی برای تحقیقات پایه با بودجه دولتی شد. در سال ۱۹۵۰، کنگره بنیاد ملی علوم را برای ترویج پیشرفت علم، پیشبرد رفاه و بهزیستی ملی و تأمین دفاع ملی ایجاد کرد. ونوار بوش بهطور تاریخی اظهار داشت که «بدون پیشرفت علمی، هیچ میزان دستاورد در سایر زمینهها نمیتواند سلامت، رفاه و امنیت ما را بهعنوان یک ملت در جهان مدرن تضمین کند.» در دهههای اولیه NSF، از دهه ۱۹۵۰ تا اواخر دهه ۱۹۹۰، پیشنهادها عمدتاً بر اساس کیفیت علم و سوابق دانشمندان ارزیابی میشدند. اما سپس، بنیاد سیستم جدیدی ایجاد کرد که تا امروز ادامه دارد.
دولت دونالد ترامپ در درخواستی فوری از دیوان عالی آمریکا خواست تا به اعضای دپارتمان بهرهوری دولت (DOGE) تحت نظر ایلان ماسک اجازه دهد به دادههای بسیار حساس تأمین اجتماعی دسترسی پیدا کنند. این درخواست در پی حکم یک دادگاه پایینتر است که دسترسی DOGE به این اطلاعات را موقتاً مسدود کرده بود.
اوایل مارس ۲۰۲۵، یکی از افشاگران در هیئت ملی روابط کار از افزایش غیرمعمول انتقال دادههای بالقوه حساس از شبکه این سازمان خبر داد. این اتفاق زمانی رخ داد که کارمندان «اداره کارایی دولتی» یا همان DOGE به پایگاهدادههای این سازمان دسترسی پیدا کردند. سپس، در تاریخ ۷ آوریل، وزارت امنیت داخلی (DHS) به دادههای مالیاتی سازمان خدمات درآمد داخلی (IRS) دسترسی یافت. این دو رویداد ظاهراً نامرتبط، نمونههایی از تحولات اخیر در ساختار و هدف مخازن دادهای دولت فدرال هستند. من بهعنوان پژوهشگری که در تقاطع مهاجرت، حاکمیت دادهها و فناوریهای دیجیتال مطالعه میکنم، پیگیر این هستم که چگونه دادههایی که مردم برای دریافت خدمات عمومی—مانند اظهارنامه مالیاتی، ثبتنام بیمه سلامت، دریافت کمکهای بیکاری و پشتیبانی آموزشی—در اختیار دولت میگذارند، بهتدریج برای نظارت و اجرای قانون مورد استفاده قرار میگیرند. این اطلاعات که در ابتدا برای تسهیل در ارائه خدمات درمانی، ارزیابی صلاحیت برای خدمات عمومی، و اجرای برنامههای دولتی گردآوری میشدند، اکنون بهطور گستردهای بین سازمانهای مختلف و شرکتهای خصوصی به اشتراک گذاشته میشوند. در نتیجه، زیرساخت خدمات عمومی به تدریج به سازوکاری برای کنترل بدل شده است. دادههایی که پیشتر در سامانههای مجزای اداری نگهداری میشدند، اکنون بهآسانی از طریق توافقنامههای بینسازمانی، قراردادهای برونسپاری، و مشارکتهای تجاری که در چند دهه گذشته ایجاد شدهاند، جریان مییابند. این ترتیبات اشتراکگذاری داده معمولاً در خارج از دید عمومی و تحت عناوینی مانند «امنیت ملی»، «پیشگیری از تقلب» و «مدرنسازی دیجیتال» توجیه میشوند. نتیجه آن است که ساختار دولت بهآرامی به یک سامانه نظارت یکپارچه تبدیل میشود، سامانهای که توانایی پایش، پیشبینی و پرچمگذاری رفتار انسانها را در مقیاسی بیسابقه دارد.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.