11 آذر 1402
ایالات متحده گزینه های محدودی برای رویارویی با روسیه در مورد حمله این کشور به اوکراین دارد. استراتژی دولت بایدن توسط آنچه به عنوان "رئال سیاست" شناخته می شود تعدیل می شود. ایالات متحده حاضر نیست با هر سطحی از درگیری که ممکن است واشنگتن و متحدانش را وارد درگیری نظامی مستقیم با مسکو کند و خطر تشدید جنگ هسته ای را به همراه داشته باشد، خطر جنگ بزرگتر با روسیه را به جان خرد.
تبریز امروز:
جفری فیلدز
دانشیار روابط بین الملل، دانشکده ادبیات، هنر و علوم USC Dornsife
ایالات متحده گزینه های محدودی برای رویارویی با روسیه در مورد حمله این کشور به اوکراین دارد. استراتژی دولت بایدن توسط آنچه به عنوان "رئال پولیتیک" شناخته می شود تعدیل می شود. ایالات متحده حاضر نیست با هر سطحی از درگیری که ممکن است واشنگتن و متحدانش را وارد درگیری نظامی مستقیم با مسکو کند و خطر تشدید جنگ هسته ای را به همراه داشته باشد، خطر جنگ بزرگتر با روسیه را به جان خرد.
در ستون اخیر برای واشنگتن پست، مت بای، روزنامهنگار، اظهار تاسف کرد که جو بایدن، رئیسجمهور جو بایدن «مجبور خواهد شد دیدگاهی واقعی داشته باشد که اکثر ما به سختی میتوانیم آن را درک کنیم».
بای نوشت: «مهم نیست سرنوشت اوکراین چقدر ناعادلانه باشد، او باید به رد هرگونه اقدامی که نیروهای آمریکایی را در درگیری مستقیم با روسها قرار دهد، ادامه دهد.»
این بدان معناست که حتی با وجود اینکه بسیاری از جهان وحشی گری تهاجم روسیه و رنج شدید اوکراینی ها را محکوم می کنند، درخواست رئیس جمهور ولدیمیر زلنسکی برای تلاش هایی مانند منطقه پرواز ممنوع ناتو از سوی واشنگتن و متحدان ناتو بی پاسخ خواهد ماند.
و، به عنوان یک محقق و کارشناس سیاست خارجی ایالات متحده، معتقدم هر توافقی که در مذاکرات صلح بین اوکراین و روسیه ایجاد شود، منعکس کننده رویکرد سیاست واقعی ایالات متحده خواهد بود و احتمالاً حامیان اوکراین را ناامید خواهد کرد.
رئیس جمهور ریچارد نیکسون، سمت چپ، و ژو انلای، نخست وزیر چین، در پایان اولین روز دیدار نیکسون از جمهوری خلق چین در 21 فوریه 1972، برای یکدیگر نان نان تست کردند.
هزینه های سیاست واقعی
رئال پولیتیک دقیقا به چه معناست؟
سیاست واقعی Realpolitik به فلسفه تعقیب سیاستهای خارجی دولتها اشاره دارد که منافع ملی آنها را حتی به بهای حقوق بشر یا به خطر انداختن ارزشهای لیبرالی ذاتی در تعقیب منافع خود در خارج از کشور پیش میبرد.
در ایالات متحده، شما نمی توانید بدون اشاره به سیاست خارجی رئیس جمهور ایالات متحده، ریچارد نیکسون، که توسط مشاور امنیت ملی و بعدا وزیر امور خارجه، هنری کیسینجر، هدایت می شود، درباره سیاست واقعی بحث کنید. این دو مرد، در جسورانه ترین نمونه عمل خود به سیاست واقعی، رویدادهایی را به راه انداختند که به عادی سازی روابط با چین منجر شد. پرزیدنت نیکسون تمایلات ضد کمونیستی خود را کنار گذاشت و به نفع رویکردی که امیدوار بود در نهایت ایالات متحده را تقویت کند، کنار گذاشت.
با این حال، کیسینجر این تصور را رد می کند که او طرفدار سیاست واقعی است یا بوده است.
«اجازه دهید یک کلمه در مورد realpolitik فقط برای روشن شدن مطلب بگویم. من مرتباً متهم می شوم که سیاست واقعی انجام می دهم. فکر نمی کنم تا به حال از این اصطلاح استفاده کرده باشم. کیسینجر در سال 2009 به مجله خبری آلمانی اشپیگل گفت: این راهی است که منتقدان میخواهند به من برچسب بزنند.
با این حال، بعداً در مصاحبه، کیسینجر به نظر میرسد که تمرینکنندهای در سیاست واقعی است که اغلب اینگونه توصیف میشود:
«ایدهآلیستها انسانهای نجیب فرض میشوند، و افراد قدرتمحور کسانی هستند که باعث همه مشکلات جهان میشوند. اما من معتقدم که بیشتر از دولتمردان، پیامبران باعث رنج و عذاب شده اند. از نظر من، یک تعریف معقول از سیاست واقعی این است که بگویم شرایط عینی وجود دارد که بدون آنها نمی توان سیاست خارجی را پیش برد. تلاش برای مقابله با سرنوشت ملت ها بدون توجه به شرایطی که آنها باید با آن دست و پنجه نرم کنند، فرار است. هنر سیاست خارجی خوب درک و در نظر گرفتن ارزش های یک جامعه و تحقق آنها در حد بیرونی ممکن است.
در اصل، کیسینجر برای سیاست خارجی خالی از اخلاق بحث نمی کند. درعوض، او معتقد است در صورتی که سیاست با آرمان گرایی محدود شود، محدودیت های پیشبرد منافع ملی را به رسمیت بشناسد.
مهار کمونیسم به معنای درگیر شدن در سیاست های خارجی بود که با ارزش های «سنتی» آمریکا در مورد احترام به حقوق بشر و تعیین سرنوشت در تضاد بود. برای نیکسون و کیسینجر، پیروزی در جنگ ویتنام، یا حداقل پایان دادن به آن به نحوی که عموم مردم آمریکا قابل قبول بدانند، به معنای انجام اقدامات ناپسند، از جمله بمباران فرش کامبوج بود.
رئیس جمهور ریچارد نیکسون، چپ، با هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی ایالات متحده در سال 1972
مهار کمونیسم همچنین به حمایت از دیکتاتور و ناقض حقوق بشر آگوستو پینوشه در شیلی در دوران مسئولیت کیسینجر تبدیل شد. پس از کیسینجر، رئالپولیتیک به معنای حمایت از دیکتاتورهای راستگرای ضد کمونیست در آمریکای مرکزی در دوران حکومت ریگان بود.
Realpolitik بدون اسلحه
Realpolitik فقط در مورد توجیه و هدایت جنگ ها نیست. نیکسون و کیسینجر همچنین به دنبال سوء استفاده از شکاف در حال ظهور بین اتحاد جماهیر شوروی و چین بودند. آنها تصمیم گرفتند تا برای بهبود روابط با چین تلاش کنند، روابطی که از زمان شکست کمونیست های چینی بر ملی گرایان مورد حمایت ایالات متحده در سال 1949 تقریباً وجود نداشت. تلاش آنها در سفر تاریخی نیکسون به چین در سال 1972 به اوج خود رسید.
ضد کمونیست سرسخت ریچارد نیکسون بر این باور بود که بهبود روابط با چین در خدمت منافع ملی است و باعث ایجاد شکاف بین پکن و مسکو می شود و مسیری را برای جهانی امن تر، شاید در یک نسل، تعیین می کند.
به راه انداختن این امر به معنای عقب نشینی از تمایلات ضد کمونیستی او - و بسیاری از آمریکایی ها - بود. ایدئولوژی به دنبال منافع ملی قرار گرفت.
ایالات متحده خود را طرفدار حقوق بشر جهانی، دموکراسی و حاکمیت قانون، خودمختاری و حاکمیت ملت ها می داند. اما نه به بهای موقعیت جهانی خودش. گاهی اوقات، سیاست داخلی می تواند بر ماجراجویی در خارج از کشور تأثیر بگذارد و اینکه چگونه ارزش های آمریکایی به شدت در سیاست خارجی گنجانده شده است. مواقعی وجود دارد که آمریکاییها عصبانی هستند و میخواهند دشمنی را مجازات کنند، حتی اگر این به معنای زیر پا گذاشتن آرمانهای کشور باشد.
برای مثال، احساسات عمومی پس از حملات 11 سپتامبر به رئیس جمهور جورج دبلیو بوش در سیاست خارجی آزادی عمل گسترده ای داد. اما با ادامه یافتن جنگها در عراق و افغانستان، اشتهای مردم آمریکا برای جنگها و پلیس خارج از کشور به شدت کاهش یافت و رئیسجمهور اوباما، ترامپ و بایدن را مجبور کرد که جنگهای عراق و افغانستان را بدون پیروزی آشکار به پایان برسانند و ناپایداری را پشت سر بگذارند. ملت ها
رئیس جمهور دیکتاتور شیلی، آگوستو پینوشه، در سمت چپ، به وزیر امور خارجه هنری کیسینجر در دفتر رئیس جمهور در 8 ژوئن 1976 سلام می کند.
چگونه جنگ اوکراین به پایان می رسد
پایان جنگ اوکراین چگونه خواهد بود؟
Realpolitik در سیاست خارجی آمریکا به معنای خویشتن داری در اوکراین است. رویارویی مستقیم با روسیه به نفع ایالات متحده نیست و ارزش استراتژیک اوکراین محدود است. یک جنگ نامشروع که در آن صدها و نه هزاران غیرنظامی اوکراینی قبلاً کشته شده اند، ایالات متحده را از این موضع دور نخواهد کرد، زیرا خطر تشدید تنش بسیار زیاد است. و تشدید تنش هسته ای محتمل است، زیرا ایالات متحده از نظر نیروهای غیرهسته ای بسیار برتر از روسیه است.
بدون دخالت نظامی ایالات متحده و ناتو در جنگ، اوکراین احتمالاً مجبور خواهد شد امتیازاتی بدهد و حداقل برخی از شروط مورد نظر روسیه را در هر توافق صلح بپذیرد. این ممکن است شامل اوکراین با مرزهای ارضی متفاوت و رابطه امنیتی با روسیه باشد که کاملاً آن را دوست ندارد.
این ممکن است برای برخی - چه در داخل و چه در خارج از اوکراین - سخت باشد. اما هر چقدر هم که سیاست واقعی به دوره تاریخی تحت سلطه کیسینجر نسبت داده شود، در سیاست خارجی معاصر ایالات متحده وجود داشته و دارد.
از حمایت ضمنی از صدام حسین دیکتاتور قاتل در جنگ ایران و عراق – که در آن ایالات متحده از استفاده صدام از سلاح های شیمیایی با خبر بود – تا اجازه دادن به افغانستان که پس از خروج شوروی در سال 1989 در خلاء سیاسی قرار گیرد – که منجر به ظهور طالبان شد. - به دلیل رابطه نزدیک واشنگتن با ناقض حقوق بشر عربستان سعودی، ایالات متحده اغلب ترجیح می دهد منافع خود را بر ارزش های ادعایی خود ترجیح دهد.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.