2 تیر 1398
می گوید با سپری شدن دوران مدرسه به سال 1365 اقبال یار و توفیق رفیق گشت و در انجمن خوشنویسان تبریز محضر استاد محمدعلی فرزبود بر ای آموزش راه پیدا کردم و به طور جدّی به تلمّذ مشغول گشتم. ایشان با کرامت و عزّت نفس خود بنده را نیز با رویی گُشاده و محبّتی بی پایان پذیرا گشتند. در فراز و فرود مسیر پرتلاتم هنر و اخلاق دستم را گرفتند تا نیافتم و با اخلاص و صداقت، عاشقانه هرچه داشتند دریغ نکردند. حیات و عشق و معنی را مدرّس گشته، به سوی سیر تعالی رهنمونم ساختند. فروتنی، محبّت، بیزاری از کبر و نخوت، خلوص و عشق و صفا را با افعال و کردارشان در طبق اخلاص نهادند تا سالک و راهرو طریق، این همه را به رایگان برچیند... مخلص اینکه، آنچه را که با مهر پدر اندوخته بودم با جُور چنین استادی درهم آمیختم.
تبریز امروز:
حبیب شجاری متولد فروردین ماه سال 1344 در شهر تبریز است ، در یک خانواده هنردوست و باذوق عاشق سنّت زیبایی هنر به دنیا آمد
از کودکی شیفته خط و نقّاشی بود. هنوز به مدرسه راه نیافته در هر مجالی با انگشتان کوچکش نقّاشی از نگاشته های پدر که خوب می نوشت و به حقّ مشوّقش در خوب نوشتن بود می پرداخت. داشتن پدری با ذوق و فاضل، از همان ایّام او را به جای دلبستگی به اسباب بازی های گونه گون عاشق و شیفته قلم و مرکبی نمود كه خود هر از گاهی در خلوت با آنها اوراق سفیدی را با مشق، سیاه و مزیّن می ساخت و بدینسان بود که با راز و رمز مشّاقی آشنا شد.
در سال 1356 پدر او را راهی محضر استاد ادیب العلماء تبریزی نمود. حدود دو سال سعادت از فضل و هنر آن روحانی کسب فیض نمود .
می گوید با سپری شدن دوران مدرسه به سال 1365 اقبال یار و توفیق رفیق گشت و در انجمن خوشنویسان تبریز محضر استاد محمدعلی فرزبود بر ای آموزش راه پیدا کردم و به طور جدّی به تلمّذ مشغول گشتم. ایشان با کرامت و عزّت نفس خود بنده را نیز با رویی گُشاده و محبّتی بی پایان پذیرا گشتند. در فراز و فرود مسیر پرتلاتم هنر و اخلاق دستم را گرفتند تا نیافتم و با اخلاص و صداقت، عاشقانه هرچه داشتند دریغ نکردند. حیات و عشق و معنی را مدرّس گشته، به سوی سیر تعالی رهنمونم ساختند.
فروتنی، محبّت، بیزاری از کبر و نخوت، خلوص و عشق و صفا را با افعال و کردارشان در طبق اخلاص نهادند تا سالک و راهرو طریق، این همه را به رایگان برچیند... مخلص اینکه، آنچه را که با مهر پدر اندوخته بودم با جُور چنین استادی درهم آمیختم.
مکن ز غصّه شکایت كه در طریق طلب به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید
حبیب شجاری در خرداد سال 1366 سه مرحله متوسّط، خوش و عالی را یکجا طی کرد . سپس بعد از سربازی و در خرداد ماه سال 1370 گواهینامه ممتاز از انجمن خوشنویسان ایران را اخد کرد.
بی ادعا از همان سال اخذ گواهینامه تا سال 1381 در انجمن خوشنویسان تبریز مشغول تدریس آموخته های خود گردید، که از میان این جوانان پرشور و خلاّق بعد از یازده سال تلاش دوسویه هنرمندان باارزش و چيره دستی در گلستان هنر خوشنویسی تبریز به گُل نشستند.
و حال او این شعر را برایم خواند
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.