19 آبان 1400
از مدرسه که به خانه رسیدم تا آخر شب مشغول نوشتن مشق مدرسه بودم ، آخر شب بابام که متوجه کلافه بودنم شده بود از من خواست تا در حل تمرین ها به من کمک کند، کار تکالیف مدرسه به پایان رسید و ما خوابیدیم . فردا صبح آقای معلم وقتی تکالیف ما را نگاه می کرد از من پرسید این ها را خودت انجام داده ای ؟ من هم گفتم نه آقای معلم ! بابام در نوشتن تکالیف من کمک کرده است . وقتی مدرسه تعطیل شد آقای معلم با من به خانه ی ما آمد ، وقتی با او به منزل رسیدیم و زنگ در خانه را زدیم ، بابام در خانه را باز کرد و آقای معلم با نشان دادن دفتر تمرینات من و اشتباه های بابام ، او را حسابی تنبیه کرد.
تبریز امروز:
از مدرسه که به خانه رسیدم تا آخر شب مشغول نوشتن مشق مدرسه بودم ، آخر شب بابام که متوجه کلافه بودنم شده بود از من خواست تا در حل تمرین ها به من کمک کند، کار تکالیف مدرسه به پایان رسید و ما خوابیدیم . فردا صبح آقای معلم وقتی تکالیف ما را نگاه می کرد از من پرسید این ها را خودت انجام داده ای ؟ من هم گفتم نه آقای معلم ! بابام در نوشتن تکالیف من کمک کرده است .
وقتی مدرسه تعطیل شد آقای معلم با من به خانه ی ما آمد ، وقتی با او به منزل رسیدیم و زنگ در خانه را زدیم ، بابام در خانه را باز کرد و آقای معلم با نشان دادن دفتر تمرینات من و اشتباه های بابام ، او را حسابی تنبیه کرد.
تصاویر از اریش ازر
متن از توفیق وحیدی آذر
糟糕透頂的家庭作業
Terrible homework
!「唉,今天的作文真頭疼
!Oo……this essay is hard
。這有什麼?老爸幫你寫
A piece of cake, let me help you.
!這簡直是我見過的最糟糕的作文
!This is the worst essay I've ever read
!簡直忍無可忍,走,見家長去
!It's too much, I want to meet your parent
。老……老師,你好
.Hi, tea……cher
!你寫的作文簡直慘不忍睹,居然有臉交給我看,哼
!How dare you send me such adisgusting essay. Have someselfrespect
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.