داستان کوتاه

ایوب قره و کسب رتبه 9 از هشت در مسابقه

تاریخ انتشار : ۰۴:۰۰ ۳۰-۰۳-۱۴۰۰

ایوب همکلاسی "درس نخوان" ما بود ، روخوانی کتاب فارسی برایش بسیار مشکل بود و گاه ناممکن ! اصلا نمی توانست محیط و پیرامون مثلث و دایره و سایر اشکال هندسی را محاسبه کند و یا تمرین حل کند ، او کلا چیزی را یاد نمی گرفت ، واقعا یک معمای پیچیده بود البته خودش برای خودش ! قد وهیکلش درشت بود ، سینه اش بزرگ تر نسبت به بدنش ، تقریبا انسان های نخستین یا تیپ سینه ی ستبر گوریل را مجسم می کرد. یک نوعی گوز و خمیدگی در پشتش دیده می شد ! اما چون دائم، درحال دویدن در ورزشگاه باغشمال بود همه فکر می کردند این بدن خمیده هم جزوی از ورزیدگی است . او بجای درس خواندن ، به ورزش در مدرسه مشغول بود و مدرسه راهنمایی تحصیلی شاه حسین ولی نیز برای اینکه عنوان قهرمانی ورزشی را داشته باشد ، چندان حساسیتی برای تحصیل او به خرج نمی داد. مسئولین مدرسه نمراتش را کادویی کرده بودند و ناظم مدرسه و معلم ورزش از دیگران معلم ها برایش نمره می خواستند!

تبریز امروز:

کسب رتبه 9 از 8 نفر

 

ایوب همکلاسی "درس نخوان " ما بود ، روخوانی کتاب فارسی برایش بسیار مشکل بود و گاه ناممکن ! اصلا نمی توانست محیط و پیرامون مثلث و دایره و سایر اشکال هندسی را محاسبه کند و یا تمرین حل کند ، او کلا چیزی را یاد نمی گرفت ، واقعا یک معمای پیچیده بود البته خودش برای خودش !

قد وهیکلش درشت بود ، سینه اش بزرگ تر نسبت به بدنش ، تقریبا انسان های نخستین یا تیپ سینه ی ستبر گوریل را  مجسم می کرد. یک نوعی گوز و خمیدگی در پشتش دیده می شد ! اما چون دائم، درحال دویدن در ورزشگاه باغشمال بود همه فکر می کردند این بدن خمیده هم جزوی از ورزیدگی است .

او بجای درس خواندن ، به ورزش در مدرسه مشغول بود و مدرسه راهنمایی تحصیلی شاه حسین ولی  نیز برای اینکه عنوان قهرمانی ورزشی را داشته باشد ، چندان حساسیتی برای تحصیل او به خرج نمی داد.

مسئولین مدرسه نمراتش را کادویی کرده بودند و ناظم مدرسه و معلم ورزش از دیگران  معلم ها برایش نمره می خواستند!  

پوستش تیره و سیاه بود و به " ایوب قره " مشهور شده بود ! آنچه که در تبریز قدیم بسیار متداول هم بود! افراد بجای نام فامیلی خود ، با لقبشان مورد خطاب واقع می شدند!

بالاخره یک سال قبل از انقلاب ، روز موعود فرا رسید ؛ مسابقه دو میدانی در باغشمال تبریز بین مدارس دوره راهنمایی تبریز برگزار گردید!

جمعی از هم مدرسه ای ها و هم کلاسی ها هم برای تماشای مسابقه رفته بودند ، فردای روز مسابقه،  وقتی همکلاسی ها نتایج مسابقه را پرسیدند ؛ پاسخ  بچه هایی که برای تماشا به مسابقه رفته بودند؛ این طور بود ! "ایوب قره " از بین  8 نفر مقام نهم را کسب کرد!

دیگر این خیلی خنده دار و تعجب برانگیز شده بود ، 9 از هشت !؟ بلی ! اما چطور؟

هیچ چی ! ایوب در اوایل  دویدن خسته شده بود و نتوانسته بود؛ مسابفه را ادامه دهد و بنابراین برگشته بود و در مسیر خلاف و به سمت نقطه ی استارت می دویده است و به آرامی در حالیکه دستانش را بالابرده و به تماشاچی ها تکان می داده ، درنهایت خود را به خط آغاز رسانیده بود !

و این بود که  بچه ها به او دارنده رتبه 9 از 8 را داده بودند ..........

 

توفیق وحیدی آذر


نظرات کاربران


@