تبریز امروز
جمهوری اسلامی نوشته است : سه کشور اروپائي آلمان، انگليس و فرانسه که پيشنويس قطعنامهاي را براي بازگشت ايران به اجراي داوطلبانه پروتکل الحاقي به آژانس بينالمللي انرژي اتمي ارائه کرده بودند، از موضع خود عقبنشيني کرده و آن را پس گرفتند. آمريکا نيز که از آژانس خواسته بود اين قطعنامه را به تصويب برساند، از خواست خود منصرف شده و هر چهار کشور اعلام کردند با اين اقدام، درصدد هستند به ديپلماسي فرصتي بدهند تا مسائل فيمابين ايران و کشورهاي امضاکننده برجام از اين طريق به سرانجام برسد.
در اين ميان، آمريکا را نميتوان صاحب هيچ حقي در مورد برجام دانست، زيرا در دوران رياست جمهوري ترامپ از برجام خارج شده و تا زماني که به آن برنگردد نميتواند در هيچيک از مسائل مربوط به آن اظهارنظر کند و يا خود را صاحب رأي و نظر بداند. در مورد سه کشور آلمان، انگليس و فرانسه که همچنان عضو برجام هستند، گفته شده بعد از سخنان پنجشنبه رئيسجمهور روحاني که به اين کشورها توصيه کرده بود با يک تصميم نادرست، روابط خود با ايران را دچار مشکل نکنند، از پيگيري قطعنامه منصرف شدهاند. اين احتمال نيز وجود دارد که اين کشورها با توجه به مواضع مثبت مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي نسبت به توافقنامهاي که دو هفته قبل در مورد تعليق عمل به پروتکل الحاقي توسط ايران امضا کرده، اميدي به تصويب قطعنامه پيشنهادي خود در آژانس ندارند و به همين جهت عقبنشيني را راه مناسبي براي جلوگيري از ناکامي خود دانسته و از اين طريق امتياز فرصت دادن به ديپلماسي را نيز به نام خود ثبت کردهاند.
اينکه علت عقبنشيني کشورهاي اروپائي چيست، اهميت چنداني ندارد، آنچه مهم است اينست که از فرصت ديپلماسي واقعاً استفاده شود. در اين نکته که اجراي پروتکل الحاقي براي جمهوري اسلامي ايران الزامي نيست، تردیدي وجود ندارد. در اين زمينه، نه آژانس و نه اعضاء برجام نميتوانند انتظاري داشته باشند و يا طلبکاري کنند. انتظار و طلبکاري، حق جمهوري اسلامي ايران است که از کليه اعضاء باقيمانده برجام بخواهد به تعهدات خود عمل کنند و دولت آمريکا را به لغو کليه تحريمهائي که به صورت غيرقانوني بر ايران تحميل کرده است وادار نمايند.
از طرف ديگر، خود ايران نيز بايد براي برطرف کردن تحريمها و احياء برجام، براي ديپلماسي حساب باز کند. اين راه را نبايد مسدود کرد و به اين واقعيت نيز بايد توجه داشت که طي کردن اين راه مستلزم امتياز دادنهاي نابجا نيست. ميتوان با حفظ اصول و منافع ملي، در مسير ديپلماسي گام برداشت و بنبستها را شکست. اين مسير، مخالفان و دشمناني در داخل و خارج دارد که چون منافع خود را از رهگذر آن در خطر ميبينند، تا ميتوانند عليه آن کارشکني ميکنند. آنها با توسل به فشارهاي سياسي، فشارهاي تبليغاتي و حتي فضاسازيهاي رواني تلاش ميکنند مسير ديپلماسي را منفي و بينتيجه معرفي نمايند و اگر بتوانند آن را ببندند. مسئولان نظام جمهوري اسلامي نبايد به اين فشارها اعتنا کنند.
دشمنان خارجي برجام، با کارشکنيهايشان درصدد ضربه زدن به منافع ملي ما هستند و دشمنان داخلي برجام، منافع مادي و سياسي و قدرتطلبي خود را بر منافع ملي ترجيح ميدهند. آنها به بهانه ديپلماسي مقاومت، راه را بر ديپلماسي ميبندند. آنچه به صلاح مردم است، ترکيب معقولي از مقاومت و ديپلماسي است. ديپلماسي منهاي مقاومت، قطعاً به زيان کشور و ملت است کمااينکه مقاومت منهاي ديپلماسي نيز زيانبار است. واقعيتهاي ملموس جامعه، زيانبار بودن تحريمها را به اثبات رسانده و کشور و مردم را دچار بحران اقتصادي کرده است. کساني که تلاش ميکنند راه ديپلماسي را مسدود کنند، از تحريمها سود ميبرند و نسبت به زندگي فلاکتبار و بسيار سخت توده مردم بياعتنا هستند. عقلاي قوم نبايد به وسوسههاي اين قبيله سوداگر اعتنا کنند. راه درست اينست که راهبرد جمهوري اسلامي ايران در مواجهه با جهان، بر ترکيب معقولي از مقاومت و ديپلماسي تکيه کند و از اين طريق راه را براي حل مشکلات مردم در داخل و تأمين منافع ملي در سياست خارجي هموار نماید.